محل تبلیغات شما

 شبی چون شب قدر فرارسید. از فراز کوه های بلند نور ستارگان در خشان آسمان با روشنی افزونتری بسان نورافکن های خیره کننده سراسر زمین را هاله وار برهون شاد ورد کرده بود.  پرتو شیدگی یزدانی گیتی را به تحولی سعد بشارت می داد. مردی عرب از بادیه داخل مکه گردید. فریاد می زد ای ساکنان شهر چه خفته اید سراسر بیابان جزیره العرب را نور و فروغ شیدان شید روشن کرده و تابش ستارگان چشم بشر را خیره کرده است.

امشب چه شبی است؟ شب نور و شب برآورده شدن خواسته ها و نیل آرزوهای بشر از پس قرن های مذلت و تاریکی و جور و جنگ و جهل و جرم و بدبینی و خدانشناسی است. بشری به وجود ذیجود خود جهان را منور می سازد که با تابش و چرخش و گردش ستارگان و کهکشان ها ادامه دارد. چنین برکتی نصیب دنیا نشده و نخواهد شد . فردی به این عظمت و این همه خدمت به زدایش گناهان انسان ها بوجود نیامده است. با وجود مقدس او نوع بشر فخر خلقت خواهد گردید.

آمنه باهره گلگونه حنانه در غنچه ی جوانی و زیبایی چون گل گلاب بر بستر نرمی با جلال و شکیبایی غنوده بود. اندیشه های دور و دراز غم و ناامیدی، شادی و امیدواری، سراسر وجودش را آتشین کرده بود. او می دانست امشب فرزند عزیزش متولد می شود. هاتف غیبی چند بار در گوش او فراخوانده بود: ای آمنه تو به فرزندی باردار هستی که خواجه ین و پیغمبر زمین و جد ثقلین است. بگو من آن را به خداوندی که خالق کائنات است می سپارم .

نور بسان شید ریزان ستارگان بر اتاق او پرتو افکنده بود چهار بانوی نورانی مجلل پیش آمدند. کنار رختخواب آمنه با او به مهر و عطوفت پرداختند . چهره ی نورانی و گیرای آن بانوان ابرو گشاده ی ملکوتی آمنه را مبهوت و مسرور کرد. چشمان آمنه از دیدار جمال تابان و دل انگیز آنان قوت گرفت. هنگام سخن گفتن رایحه نکهت دهانشان اتاق را خوشبو کرده بود در دستشان جام های بلورین شربت بود. یکی گفت: من آسیه خداپرست همسر فرعون هستم. دیگری گفت من مریم عذرا مادر عیسی هستم. سومی که عقب تر از آن دو بانوی جمیل بود گفت: من هاجر مادر حضرت اسماعیل ذبیح الله هستم و چهارمی گفت: من کلثوم خواهر موسی بن عمران هستم.

آمنه از دیدن جلال و جمال و لطف و مهر و گونه ها ی گلگون جوان آن بانوان ملکوتی غرق در حیرت و دلگرمی گرد یه تبسم ملیحی بر لبان یاقوت رنگش نقش بست. به ناگهان لرزه بر بت های بتکده های بت پرستان افتاد اوثان و اصنام فرو ریخت. طاق عظیم کسری شکست. فرزند گرامی آمنه معبود محبوب عرش الهی به دنیا آمد و از وجود ذیجود پر برکت و خوشبوی او جهان متمتع و سرافراز گردید. زمین با فر و فضل او سبز شد. پرندگان انبوه انبوه چه چه ن غلغله و چاو چاو عظیم به راه انداخته به سوی کعبه به پرواز در آمده بودند و با زبان بی زبانی وقایع آینده و تحولات گیتی را با ابراز هیجانات خود فاش می کردند.

آن روز جمعه نزدیک بامداد صبح صادق 17 ربیع الاول برابر با اوت 571 میلادی عام الفیل بود

می گویند در تیسفون ( مدائن ) روزی انوشیروان صدای مهیبی شنید به او گفتند که جسر بزرگ دجله شکست و فرو ریخت. انوشیروان ناراحت شد و ابرو درهم کشید و فرمان تجدید ساختمان آن را داد. دوباره این جسر را ساختند و باز هم شکست. شکستن پیاپی جسر نوساخته دجله در مدت دو سال که با بانک مهیبی همراه بود موجب خشم و نگرانی شاه گردید .

شبی دیگر شاهنشاه ساسانی در خوابگاه خود در کاخ کسری ( تیسفون) غنوده بود. به ناگاه بانگ مهیبی او را از خواب بیدار کرد طاق عظیم کاخ کسری از وسط ترک برداشته و 14 کنگره ی آن فرو ریخته بود به طوری که انوشیروان از لای درز شکسته شکاف آن ستارگان آسمان را به خوبی مشاهده کرد. مشهور است که شکاف طاق به شکل شمشیر بود. در واقع شمشیری که اسلام با آن جهان را فتح کرد. پادشاه ساسانی با همان لباس سفید خواب کس در پی بوذرجمهر وزیر فرستاد. او به خدمت رسید. انوشیروان فرمود فرو ریختن جسر بزرگ دجله سه باردر مدت دو سال و شکستن این طاق عظیم کاخ من و خواب های وحشتناکی که در شب های اخیر دیده ایم موجب پریشانی خاطر ما گردیده است بوذرجمهر وزیر با تدبیر به عرض رسانید امروز نیز خبر رسید به ناگهان هرسه آتشکده ی بزرگ ما یعنی آتشکده ی مقدس فارس ،آنشکده ی آذر برزین ( آتش مهر بالند، ریوند خراسان) و آتشکده آذر گشنسب شیز آذربایجان ( آتش اسب نر) یک جا پس از قرن ها روشنی و تابش به خاموشی گرائیده و دریاچه ی ساوه به ناگهان خشک شده است. آن چه از اخبار و روایات استباط می شود آن پیامبر بزرگی که خداوند کریم بشارت ظهور او را فرموده است دیشب متولد گردیده است. چون این طفل تازه به دنیا آمده پادشاه آسوده خاطر باشند در دوران سلطنت شاهنشاه خطری متوجه مقام و کشور شاهنشاهی نخواهد بود و لااقل 40 سال طول خواهد کشید تا او مبعوث به نبوت شود.

میلاد سراسر نور کهکشان پر فروغ عالم هستی، پیام رسان عدل و مهربانی، اسوه ی جاودان بندگی، دلیل پر بهای آفرینش و مهر تابان ستایش بر پیروان راستینش مبارک باد.

امپراتور کل مهربانی

به مناسبت شهادت امام همیشه رئوق

سلام بر غریب الفربا

ی ,های ,آمنه ,ستارگان ,کرده ,نور ,گفت من ,طاق عظیم ,کرده بود ,را به ,به ناگهان

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تجارتی ورزشی اموزشی boxing